اخبار برگریده
جمعه, 07 ارديبهشت 1403 13:29

شنبه, 16 بهمن 1400 ساعت 12:35

نگاهی به گویشهای منطقه بجنورد

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

دکتر حسن ستایش

شید قلی خان از قدیم الایام نام چشمه ای بوده است که تا اواخر دهه چهل به عنوان یک عارضه آبی معروف در ناحیه شمال غربی جلگه بجنورد جریان داشت . حدود این چشمه در بافت کنونی شهر انتهای خیابان نادر، حوالی کتابخانه عمومی و دادسرای نظامی است که در تقسیمات ثبتی مشمول پلاک ۱۵۳ اصلی از اراضی شاقه محسوب می شود . آب این چشمه که توسط نهری تا انتهای ضلع شمالی جلگه ساری و جاری بود تمام مزارع شاقه را مشروب می ساخت؛ مرغزار سرسبزی که وسعت آن تا محدوده زمینهای علی آباد و لنگر ادامه داشت.

آب این چشمه دشتی زیبا پر از گلهای زنبق و لاله های زرد و قرمز برای شهرمان به ارمغان آورده بود و هر ساله پرواز پرندگان مهاجر و غازهای وحشی برفراز این اولنگ زار به چشم می خورد.

زمانی که هنوز استادیوم تختی در این ناحیه ساخته نشده بود ، بخشی از این اراضی به عنوان زمین چمن طبیعی برای جوانان فوتبالیست مورد استفاده قرار می گرفت . در سال 1318 که در ضلع شمالی پادگان دبیرستانی به نام همت تأسیس گردید، این سبزه زار فضای مناسبی برای دانش آموزان شد تا در ساعات فراغت در آنجا به بازی و تفریح بپردازند و برخی نیز در هوای آزاد پشت دیوار این مدرسه که مشرف به این چشمه و چمنزار بود قدم زنان درس بخوانند.

در آن سوی دبیرستان نیز مردم لباسها و فرشهای خود را در چشمه شستشو می دادند و خود زیر سایه چند درخت بید که در بستر برکه ای کوچک قد علم کرده بود به استراحت می پرداختند و منتظر می ماندند تا لباسها و فرشهایشان خشک شود و عده ای نیز در پایین دست این نهر مشغول جمع کردن پونه بودند.

دورنمای چشمه شید قلی خان و موقعیت آن را در روزگاران گذشته بیش از این می توان ترسیم کرد.اما در مورد وجه تسمیه چشمه شید قلی خان دو نظر عامیانه ارائه شده است :

نظر اول : تصور بر این است که اصل این تعبیر « شط قلی خان» بوده است . همان طور که می دانید شط یک کلمه عربی به معنای رودخانه بزرگ است؛ مانند شط العرب و شط فرات و غیره . این واژه به دلیل قرابت لفظی با واژه « شید » و اینکه واژگان «چشمه» و « رودخانه» تناسب معنایی جزئی با هم دارند، سبب شده است که این چشمه را به شط قلی خان تعبیر کنند. در حالیکه به گفته کهنسالان و شاهدان عینی، آب این چشمه چندان بوده است که می توانسته فقط در نهر کوچکی جاری شده و همان اراضی شاقه را آبیاری نماید و رودخانه یا شطی (با شناختی که از آن داریم) در میان نبوده است تا به شخصی به نام قلی خان منتسب باشد بلکه چشمه ای بوده که شید قلی خان نام داشته است.

وانگهی صرف نظر از ریشه واژه « شید» ، هویت شخص « قلی خان » که این شط بدان موسوم است مشخص نیست.

نظر دوم حاکی از این است که این ملک متعلق به شهید قلی خان شادلو سردار نادرشاه بوده است . شاهد این مدعا اسناد مالکیت موجود در اداره ثبت اسناد و املاک بجنورد است که در مفاد آنها از این چشمه به نام « شهید قلی خان» یاد شده است .

اما این وجه تسمیه نیز قرین به واقعیت نیست . زیرا در سلسله انساب خاندان شادلو چنین اسمی وجود نداشته است ؛ بلکه صورت صحیح آن همان شیدقلی خان است که در شجره نامه شادلوها نیز به عنوان فرزند تولی خان اول جایگاه خاصی دارد .

همه می دانیم که در نخستین ایام تأسیس نهاد ثبت اسناد، شیوه ثبت و ضبط املاک بدین منوال بوده است که مأموران ثبتی هنگام ثبت اسامی اماکن جغرافیایی وقتی با نام نامأنوسی روبرو می شدند سعی می کردند آن را از نظر لفظی و معنایی با ساختار زبان فارسی متناسب سازند و یا آن را طبق آنچه از نظر خودشان معنادار می نمود تحریف و تعدیل نمایند. در مورد شیدقلی خان هم ضابط یا ثبّات املاک هنگام روبرو شدن با کلمه « شید» تصور نموده که اصل آن « شهید» بوده است و مردم عوام آن را به صورت « شید » تلفظ کرده اند و او هم به زعم خود شکل صحیح آن را ثبت کرده است! به همین دلیل ، این چشمه به نام شهید قلی خان در اسناد رسمی دولت مضبوط است.

اما کتب تاریخی مانند عالم آرای نادری در این زمینه گواهی بر نام « شید قلی » خان می دهد . از باب نمونه، در کتاب ایلها و طایفه های عشایری خراسان آمده است : شید قلی سلطان شادلو از سرداران کُرد در فتوحات نادرشاه بود.(ص ۱۲۲ ) که همراه با ایل شادلو بعد از مقابله با ازبکان در مرز بین ایران و ترکستان و خوارزم، برای به دست آوردن مراتع و مناطق مسکونی مرغوبتر به منطقه شمال خراسان از جمله شیروان، بجنورد و اسفراین که مسکن گرایلی ها بود آمدند و آنها را از این منطقه راندند. چشمه شید قلی خان و اراضی تحت پوشش آن در بجنورد از مراتع سرسبزی بود که شیدقلی خان برای ایلخی های خود انتخاب کرد.

اگرچه « شید» یک لفظ کردی به معنای عاشق و دیوانه است و در زبان فارسی به معنای روشنایی و نور ریشه در فارسی میانه و اوستا دارد ؛ ولی هیچ یک از این دو ربطی به خاندان شادلو ندارد. شید و شادلو و شادیلو مشتقاتی هستند که از واژه « شادی » اخذ شده اند که جد اکراد طایفه شدادیان بود . رئیس این طایفه به نام محمدبن شداد ( شاد داد) کُرد حکومت شدادی را در اواسط قرن چهارم هجری در گنجه تأسیس کرد .(تاریخ جامع ایران ، ج 8 صص 313 و 354) و ایل شادلو یا شادیلو در کردستان از همین طایفه بودند که شاه عباس اول برای جلوگیری از ترکتازی ازبکها به همراه ایلات دیگر از آنجا کوچ داده و در حوالی خراسان ساکن نمود. برخی از بزرگان این ایل بعدها در زمره سپاهیان برجسته نادر در آمدند و شید قلی سلطان شادلو که همان شید قلی خان در سلسله انساب شادلوهاست لقبی است که نادرشاه به این سردار داده است.

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.


عناوین روزنامه‌های امروز




یادداشت؛ مقاله

گزارش تصویری









بامی1

بامی2




  • این تابستون برنامه هات جایزه داره