هندسه ای از مدیریت انسان مدار
دکتر محمدابراهیم محمدی
من بر این باورم که آموزه های اسلامی در زمینه های مختلف به اندازهای راهگشا است که انسان بتواند هم به دنیایش برسد و هم بسته به نگاه دینی، قصد قربت نماید وکار دلش را بکند و نظام زندگی فردی و اجتماعی خویش را براساس آن سامان دهد.
با این نگاه نه گرفتار سستی میشود ونه رخوت وبی تفاوتی سراغش می آید؛ تفاوتی ندارد کار عملیاتی و حجمی باشد ویا فکری.
من همیشه از این نگاه به یک زاویه کوچک از این هندسه بزرگ که حاصل زیست وتجربه مدیریتی است نگاه می کنم دراین ادبیات من برخلاف خیلی ها به هندسه خاصی از آموزه های اسلامی که حاصل فهم، دریافت و مطالعاتم است
باور دارم اگر فرصت باشد و توفیق دست داد در آینده این تجربیات را خواهم نوشت و این هندسه را در قالب یک کتابی برخوردار از استنادات دینی خواهم آورد الفبای مدیریت اسلامی، اقتدار، فروتنی، تعاطف، فهم متقابل، خلوص، احیا ، تکامل احترام و محبت است در این نوع از مدیریت انفعال نیست و سیاسی کاری معامله و نگاه ابزاری به نیرو جایگاهی ندارد.
در این نگاه که بی نیاز از شعاراست؛ عیار ؛ فهم ،شعور ، وجدان ، اصالت ، صداقت و صمیمیت است؛ در این نگاه هیچ حسی از مصلحتاندیشی، مصالحه ، معامله و نگاه ابزاری به نیرو نیست و آدم ها نه بر اساس نسبت سیاسی، خانوادگی ، مذهبی بلکه بر اساس تعهد، کارآمدی، جدیت ،سرعت ، دقت، دلسوزی ، وقت گذاری ارزش گذاری می شوند.
در این گفتمان ؛ سفارش، تهدید و تطمیع جایگاهی ندارد و ماندن ها و رفتن ها برعیار مقبولیت و مهمتر از همه محبوبیت است.
دراین هندسه مدیریتی تحول ؛ تهور و تطور سنجه ارتقاء مدیران و نشانه شایستگی و لیاقت ایشان است.
این شکل از مدیریت به دلیل غربت و شکل مستقل و بدون عقبه سیاسی حزبی و سایر وابستگیها هرچند دیر و زود پا است؛ اما یک تجربه و نوعی از انواع مدیریت های قابل تجربه است .
در این مدیریت چاپلوسی و مجیزه گویی عیب؛ ونشانه کمبود وخود کم بینی شخصیتی است ! اما ستایش، تحسین ،نقل برجستگی ها و طرح توفیقات یک ارزش است!
در این شکل از مدیریت معامله نیست اما تعامل هست ! پروتکلهای مرسوم جایگاهی ندارد و زمینه ای برای استرس های کاذب، انفعال و گزارش سازی ها و بزرگ نمایی فراهم نمیشود.
در این نگاه ؛ مدیران میانی نه تنها تضعیف نمیشوند ، بلکه رشد میکنند و باقاعده ازچرخش های نابهنگام ،تغییر مناسبات و تصمیمات آنی جلوگیری می شود.
در این شکل مدیریت اصل بر اصلاح است و تمرکز بر ترقی و رشد و کارآمدی و هیچ خط قرمزی جز، کرامت، شخصیت و هویت انسانی وجود ندارد و هیچ پلی خراب نمی شود ،هیچ دلی نمیشکند و هیچ خاطری آزرده نمی شود و جز احسان ،ایمان و اعتماد هیچ رنگی دیده نمی شود .
در این شکل مدیریت آنچه هست امنیت است و فرصت برای کار ، تلاش، خدمت ، آرامش بخشی وامید افرینی و...
نظر دادن
از پر شدن تمامی موارد الزامی ستارهدار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.