اخبار برگریده
پنج شنبه, 13 ارديبهشت 1403 14:00

سه شنبه, 07 شهریور 1402 ساعت 14:29

نگاهی به وجه تسمیه شهر آشخانه

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

دکتر حسین ستایش 

شهر آشخانه مرکز شهرستان سملقان با یک موقعیت طبیعی دشتی در فاصله ۴۳ کیلومتری غرب بجنورد مرکز استان خراسان شمالی قرار دارد.

به گزارش نسیم امروز، دکتر حسین ستایش در این مقاله آورده است:

وجه تسميه اين شهر از دو منظر مورد توجه است :

ريشه شناسي عوامانه : اين نوع ريشه شناسي مبتني بر حدسيات و ظواهر لفظ توسط عوام صورت گرفته است . از اين منظر دو روايت وجود دارد :

روايت اول : در زبان کُردي به آسياب « آش » گفته مي‌شود . گویا در قديم الايام به دليل وجود چشمه‌هاي بسيار , آسياب هاي آبي متعددي وجود داشته است که مردم روستاهاي اطراف گندم خود را براي آرد کردن به اين محل مي آوردند. به همين دليل به آن آشخانه گفته اند.

از اين منظر، واژه آشخانه يک لفظ کُردي محسوب مي شود؛ يعني آسياب خانه . اين وجه تسميه چندان علمي به نظر نمی رسد. زیرا منطقه اي که چشمه هاي بسيار دارد ضرورتي ندارد چندين آسياب در يک روستا متمرکز شوند. وانگهي در قاموس زبان کُردی آسياب هیچگاه آشخانه نامیده نشده است. چون واژه « آش » به معناي آسياب در زبان کُردي في نفسه اسم مکان است و نيازي به افزودن پسوند مکان « خانه » ندارد. درست مانند اینکه به شترخانه بگوییم اسطبل خانه.

روايت دوم مبتني بر یک گمانه تاريخي است . گفته مي شود اين منطقه قلمرو پارتها و سلسله اَشکانيان بوده است به همين دليل اَشکانه نام گرفته که بعدها به آشخانه تبديل شده‌است. اين وجه تسميه قابل اعتنا نيست؛ زيرا مبتنی بر پایه حدس و گمان است و فاقد پشتوانه اسناد و شواهد تاريخي يا باستانشناختي .

از ديگر گمانه هاي تاريخي در مورد ريشه واژه آشخانه اين است که گفته مي شود زماني اين آبادي به مدت چند ماه محل پخت و پز اردوی لشکریان نادرشاه افشار بوده و به همين دليل « آشپزخانه » ناميده شده است. اين واژه بعدها دستخوش تحول آوايي قرار گرفته به آشخانه تغيير يافته است که البته در فرهنگ های لغات لفظ آشخانه به معنای آشپزخانه آمده است و هم اکنون در بعضی از کشورهای آسیای میانه به رستوران آشخانه می گویند.

در راستای این وجه تسمیه بر اساس کتاب فرهنگ جغرافيايي آباديهاي استان خراسان شمالي شهرستان مانه و سملقان (ص ۲۸ ), نادر شاه افشار در يک فصل زمستان که براي حمله به افغانستان مجبور بوده از اين منطقه عبور کند به علت بروز سرماي سخت و صعب العبور بودن راه, سپاهيانش را در تپه بروسکي در مجاورت محل فعلي شهر آشخانه مستقر نمود و شهر آشخانه کنوني را آشپزخانه آنان قرار داد.

در تأیید ادعای فوق هيچ مدرک مستندي ارائه نشده بلکه صرفاً بر اساس روايات شفاهي است که از قديم الايام نقل شده است. به علاوه، قراين و شرايط جغرافيايي افغانستان و آشخانه و مقر نادر که در مشهد بوده است این واقعیت را نفی می کند که او براي جنگ با افاغنه از اين منطقه که در جهت مخالف مشهد - هرات و سمنگان قرار دارند عبور کرده باشد.

ريشه شناسي تاريخي - زبانشناختي : در کتاب فرهنگ جغرافیایی ایران- خراسان ذیل مدخل سملقان آمده است: « دو رود خوب در منطقه سملقان وجود دارد که از آله داغ سرچشمه می گیرند و در محل « عیش خانه» به یکدیگر می پیوندند و سپس در فاصله ای در شمال به اترک می ریزند». این فراز از جغرافیای تاریخی منطقه این شبهه را ایجاد می کند که نام آشخانه احتمالاً عیش خانه بوده است؛ ولی نه تاریخ مکتوب این فرضیه را تأیید می کند و نه تاریخ شفاهی و نظر بزرگان و معمرین آشخانه .

اما در يک پايان نامه کارشناسي ارشد رشته جغرافيا با موضوع « علل و پيامدهاي توسعه فضايي شهر آشخانه » از دانشگاه شهيد بهشتي (1379) به سندي اشاره شده است که مربوط به 321 سال قبل مي باشد که در آن نامي از هشت خانه برده شده است . بنا به اذعان نگارنده پایان نامه، اين نام تا سال 1345 ه . ق در اسناد مالکيت درج شده است . وی اظهار مي دارد که ابتدا هشت باب خانه در کنار چشمه شاهقلي ( ضلع شمال شرقي شهر) توسط طايفه بوداق قراچورلو در سال 1111 ساخته شده و بدين طريق هسته اوليه هشت خانه ( آشخانه فعلي) شکل گرفته است .

او مي افزايد اين مکان تا سال 1114 به هشت خانه معروف بوده است و تطور آوايي آن به آشخانه با حضور نادرشاه در سال 1132 صورت گرفته است . به نظر می آید تحلیل تاریخی – زبانشناختی فوق از واقعیت برخوردار باشد ولی نامگذاری آن توسط نادرشاه محل تردید است.

در راستای این تحلیل، راقم اين سطور به سند مالکيتي دست يافته است که قدمت هشت خانه را به قبل از 1111 ه. ق مي رساند ؛ سندي که حکايت از خريد و فروش زمين مزروعي در اين منطقه دارد.

سند فوق که مربوط به سال 1110 هجري قمري مقارن حکومت شاه سلطان حسين صفوي است به خط شکسته نستعليق نوشته شده است و ممهور به مهر پنج شاهد معتمد از روستاهاي اطراف مي باشد.

در اين سند آمده است که اين زمين در روستايي به نام سملقان قرار دارد که شرقاً متصل به زمينهاي مزروعي « هشت خانه » مي باشد و جهات ديگر متصل به روستاهايي هستند که اکنون وجود خارجي ندارند. بر اساس اين سند نيز واژه آشخانه همان « هشت خانه » بوده است. منتها بزرگان و معمرين اين شهر ، وجه تسميه هشت خانه را وجود هشت چشمه در اين آبادي مي دانند و اسامي اين چشمه ها را به طور متفاوتي به زبان کردي بر مي شمارند.

البته زبانشناسي تاريخي نیز اين وجه تسميه را تأييد مي کند . زيرا خانه و خان در فارسي علاوه بر معناي اتاق و منزل، به معناي چشمه هم به کار مي رفته است که ريشه در خا (xa) فارسي ميانه دارند و به معناي باز کردن و گشودن هستند . اين معنا خصلت چشمه آب است که وقتي از دل زمين بيرون مي جهد راه خود را باز مي کند.

خان در زبان اوستا و پهلوي و فارسي ميانه تُرفاني و پارتي نيز به معناي چاه و چشمه بوده است. اين واژه ها در فرهنگهاي آنندراج و برهان قاطع حوض کوچک و چاه خُرد و چشمه آب آمده است که به صورت پسوند و پيشوند در اماکن جغرافيايي مانند باتلاق گاوخوني (گاوخاني) و خوانسار ديده مي شود .

مفهوم چشمه اکنون در گويش هاي بلوچي , طبري , کردي خراساني و گوراني به صورت «خاني» يا «کاني» به کارمي رود. لذا با توجه به دلايل زبانشناختي فوق و اسناد و قباله هاي قديمي مي توان گفت که دليل نامگذاري آشخانه وجود هشت خانه ( چشمه ) در اين آبادی بوده است که بعدها در اثر تغييرات آوايي تبديل به آشخانه شده است.

آخرین ویرایش در سه شنبه, 07 شهریور 1402 ساعت 16:00
Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.


عناوین روزنامه‌های امروز




یادداشت؛ مقاله

گزارش تصویری









بامی1

بامی2




  • این تابستون برنامه هات جایزه داره