اخبار برگریده
شنبه, 08 ارديبهشت 1403 18:12

شنبه, 22 مهر 1402 ساعت 10:26

نگاهی به وجه تسمیه قُرِّه نوده و ...

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

دکتر حسن ستاش 

به گزارش نسیم امروز در این مقاله آمده است:

قُرِّه نوده نام روستایی از توابع دهستان بدرانلو بخش مرکزی شهرستان بجنورد است که با مختصات طول جغرافیایی 57 درجه و 17 دقیقه و عرض جغرافیایی 37 درجه 46 دقیقه با ارتفاع 1309 متر از سطح دریا در 14 کیلومتری غرب بجنورد در یک موقعیت کوهستانی قرار دارد.

این جاینام مرکب از دو واژه ( قُرِّه + نوده ) است. چنانکه ملاحظه می کنید جزء اول آنها قُرِّه ( به ضم قاف و کسر و تشدید را) است؛ واژه ای که در زبان ترکی بجنوردی به معنای خشک می باشد؛ و جزء دوم آن هم یک کلمه فارسی است به معنای روستای تازه. اما معنایی که از این جاینام به ذهن متبادر می شود هرگز با مصداق آن سازگاری ندارد . زیرا اگر این مکان مطابق نامی که روی آن گذارده اند روستایی خشک و بی آب و علف می بود دیگر کسی در آنجا سکونت نمی کرد و هیچگاه نام « نوده»را به خود نمی گرفت. البته با چنین ترکیبی دو جاینام دیگر نیز در منطقه بجنورد وجود دارد که عبارتند از: قُرِّه میدان و قُرِّه سیلاب.

قُرِّه میدان دشتی است که در شرق شهرستان سملقان در منطقه مرزی ایران و ترکمنستان قرار گرفته است . وسعت تقریبی آن 600 کیلومتر مربع است که از شمال به رودخانه اترک و از جنوب به شهر آشخانه منتهی می شود ؛ منطقه ای که طبق منابع جغرافیای تاریخی همواره پر از چشمه های جوشان بوده و جزء مناطق آباد شمال خراسان محسوب می شده است. اکنون هم علیرغم کاهش آبهای زیرزمینی، منابع آبی آن به قدری است که کاملاً تکافوی مصارف مختلف شرب، کشاورزی و صنعتی آنجا را می کند؛ به طوری که از جهات مختلف موضوع تحقیق دو پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد قرار گرفته است.

قُرِّه سیلاب منطقه ای است شامل دشت و تپه ماهورهایی به وسعت حدود 50 هکتار که در 10 کیلومتری غرب روستای قُرِّه نوده قرار دارد و دارای زمینهایی دیم و قابل کشت و زرع می باشد؛ منطقه ای که در شکل گیری ، تکوین و پایداری سکونتگاه های انسانی نقش اساسی دارد و زیبایی بصری و شرایط اکولوژیک متنوعی برای این منطقه فراهم کرده است؛ و به این دلیل در نامگذاری آن از سیلاب استفاده کرده اند که رود- دره ای فصلی سیل خیزی در آن جریان دارد؛ اما هیچگاه خشک و لم یزرع نبوده است.

شرایط اقلیمی و توپوگرافی که این سه جاینام دارد نشان می دهد که واژه " قُرِّه" در نام آنها به معنای خشک و بی آب و علف نیست.

با مراجعه به منابع و آثار مکتوب در می یابیم که از این جاینامها به صورت قوری نوده، قوری میدان و قوری سیلاب یاد شده است و حتی در مدارک موجود در اداره ثبت اسناد نام آنها به همین صورت ضبط شده است. از جمله در کتاب های فرهنگ جغرافیایی ملی ایران و جغرافیای تاریخی شهرستان بجنورد از قُرِّه نوده به صورت قوری نوده نام برده شده است. در کتاب تاریخ سیاسی اجتماعی ترکمنها (ص208) نیز از قُرِّه میدان به صورت قوری میدان به عنوان جلگه ای سرسبز یاد شده است. همین ویژگی نشان می دهد که قوری به معنای خشک نیست.

همچنین آبهایی مانند «قوری بلاغ» ، « قوری چشمه» ، « قوری چای»، « قوری دربند» ، تالاب « قوری گؤل» و رودخانه «آب قوری » که در نقاط مختلف ایران و کشورهای مجاور جریان دارند هرگز معنای خشک را بر نمی تابند. مثلاً اگر لفظ « قوری » را در « قوری چشمه» به معنای خشک در نظر بگیریم حاصل آن « چشمه خشک» خواهد بود که یک تعبیر بی مسمایی خواهد بود.

چنانکه در قدیم الایام رودخانه « قوری دره » که به آب زاب معروف بوده است رودخانه عظیمی مابین بغداد و موصل بوده که بی کَلَک نمی توانستند از آن عبور کنند. در کنار این رودخانه ده کوچکی به نام قوری دره قرار داشت که نام خود را از رودخانه گرفته بود ( سفرهای حج قاجاری ، ص 681) .

منابع واژه شناسی و فرهنگهای لغات ترکی نشان می دهند که« قور» در زبان ترکی به معنای ترکش و اسلحه و ساز و برگ است ( فرهنگ سنگلاخ ) و قوری همان قورچی است ؛ مرد مسلح و سلاحداری که محافظ خان بوده است.

اما در تاریخ ، این واژه نام یکی از قبایل ترک بوده است ( جامع التواریخ، ج3، ص 2073) که در تاریخ سری مغولان( ص 20) به صورت قوری لار آمده است . در تاریخ الفی نیز از ایل قوری یاد شده است .

ترکهای قوری بخشی از لشکر مغول بودند که در دسته های هزار نفری در ولایت غور استقرار داشتند . به همین دلیل به آنها هم قوری(غوری) می گفتند و هم هزاره. اما غوریان مایل نبودند خود را هزاره ای بنامند (غوریان صص88 و 89). به همین دلیل هر منطقه ای را که تحت تصرف خود در می آوردند نام طایفه خود را روی آن می گذاردند.

بر این اساس، قوری نوده یا قُرِّه نوده به معنای روستای تازه ای است که طایفه ای از ترکان به نام قوری در آنجا ساکن بوده اند و به همین منوال می توان قوری سیلاب و قوری میدان را هم معنا کرد.

لذا قُرِّه سیلاب یا قوری سیلاب یعنی مسیلی که زمانی قبیله قوری در آن حوالی ساکن بوده اند و قُرِّه میدان یا قوری میدان نیز به عنوان دشتی سرسبز و پر از چشمه های جوشان سرزمینی بوده است که در گذشته های دور قبیله قوری مدتی در آنجا اتراق کرده اند.

به علاوه، روستایی به نام « قوری دره» در 61 کیلومتری شمال غربی راز و 145 کیلومتری شمال بجنورد در میان دره ای قرار دارد که آن هم خشک و بی آب نبوده است و می بایستی منتسب به قبیله قوری باشد.

حقیقت این است که قُرِّه نوده و قُرِّه میدان و قُرِّه سیلاب سه جاینام هستند که ترکهای بجنورد آنها را نامگذاری کرده اند؛ چون لفظ "قُرِه" متعلق به لهجه بجنوردی است؛ ولی این واژگان ریشه در زبان ترکمنی دارند.

بدین شرح که‌ در زبان ترکمنی قوری یک مشترک لفظی است که به دو معنا به کار می رود : یکی به معنای خشک است ؛ دیگری نام طایفه ای به معنای قورچی. از آنجا که قوری به معنای خشک در زبان ترکمنی کاربرد بیشتری داشته و به معنای قورچی تقریباً هیچ کاربردی در محاورات روزمره ندارد، اهالی ترکی زبان بجنورد وقتی این جاینام ها را به زبان می آورند از تکواژ "قوری" معنای خشک را مراد می کنند و ترجمه آن را در گویش خاص خود به صورت « قُرِّه» به کار می برند.

در واقع تصور کرده اند که در نامگذاری این اماکن منظور ترکمنها از قوری به معنای خشک بوده است نه نام طایفه ای به معنای مرد مسلح. به همین سبب است که جاینام های « قوری نوده» و « قوری میدان» و « قوری سیلاب» به صورت قُرِّه نوده و قُرِّه میدان و قُرِّه سیلاب در قاموس زبانهای منطقه جای گرفته است وگرنه ترکمانان هنوز هم « قوری دره» را که یک جاینام ترکمنی است و در منطقه ترکمن نشین جرگلان قرار دارد به همین صورت تلفظ می کنند.

آخرین ویرایش در یکشنبه, 23 مهر 1402 ساعت 21:19
Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.


عناوین روزنامه‌های امروز




یادداشت؛ مقاله

گزارش تصویری









بامی1

بامی2




  • این تابستون برنامه هات جایزه داره