سخنی در فهم خدمت و خیانت !
دکتر محمد ابراهیم محمدی
وقتی در زمینه ریاست ها و حکومت های مبتنی بر انتخاب فکر میکنیم و روایات و وعظ های حکیمانه را می بینیم به حاکمی می رسم که خادم و خدمتگزار یک مجموعه است .
به گزارش نسیم امروز ، متن یادداشت دکتر محمد ابراهیم محمدی به این شرح است:
گویا خداوند چنین اراده کرده است که انسان از سر اختیار و اراده انتخاب کند و آگاهانه با منتخب خود کنار بیاید
چرا که اگر جبر و تحمیل در کار انتخاب انسان باشد دیگر انتخاب ، انتخاب نیست؛ بلکه زور ، جبر و تحمیل است و این مخالف خواست و اراده خداوندی است که انسان را اینگونه خواسته است!
گویا خواست خداوند فقط در مورد انسانی که اشرف مخلوقات و برگزیده همه آفریده ها است چنین است ؛ که انسان در میانه دو راهه «اما شاکرا و اما کفورا» اهل انتخاب باشد
بی دلیل نیست که پیامبران پرشماری آمدند و هرکدام به سهم و توان خود مجاهدانه کوشیدند اما توفیقات بایسته و مورد انتظاری بدست نیاوردند
کدام پیامبر را در طول تاریخ سراغ داریم که به رنج نیفتاده و از قوم وامت خویش ناخرسند نشده باشد !
حضرت نوح ۹۵۰ سال در میان مردم زیست و صدها سال انسانها را با بشارت ، انذار ،خواهش،وعده و دعا به راه راست خواند اما نتیجه ای که انتظار میداشت نگرفت!
یونس ناامید انه در مسیر دعوت؛ قوم خویش را ترک گفت و قربانی دریا شد!
فعالیت فرهنگی و تبلیغات موسی ، ایوب ، شعیب ،ابراهیم و...و پیامبر اسلام
همه گویای این بود که قرار است انسان از ودیعه الهی که شاید همان امانتی باشد که کوهها و آسمانها از تحمل و پذیرش آن ناتوان بودند سود برد !
امانت قدرت ، اختیار و انتخابی که خدا به انسان داد و توان تصرف و سلطه ای که به انسان بخشید تا بتواند هر آنچه می خواهد را تحت تصرف ، دستور و اراده خود در آورد و... خلیفه و جانشین خدا در زمین باشد ! و...
نکته ای که وجود دارد و خود اسباب تعجب و شگفتی نیز می باشد این است که همین انسانی که زیر بار دعوت پیامبران نمی رود و با زبان خوش ، انذار و بشارت به راه نمی آید چگونه سلطه پذیر میشود و سیادت و بزرگی و حتی ستم حاکمان را می پذیرد !
بنی اسرائیلی که موسی و هارون را خسته کردند و برای تمرد از دستورات الهی ایشان هزاران بهانه بنی اسرائیلی! تراشیدند چگونه از موسی سر برتافتند و به زیر یوغ ظلم و ستم مخوف فرعونیان رفتند و پذیرفتند !
تاریخ بشریت مشحون از انتخاب و ترجیح غلط ظلم بر عدالت و امام ظالم بر امام عادل و فرعون بر موسی است
در زمانه ما که دانش و فهم بشری بالا رفته و دنیا در سیطره تجدد و تمدن نوین در آمده، هنوز همان ترجیح وانتخاب غلط حاکم هست اما؛ با رنگ و توجیهی دیگر !
در دنیا چند حکومت سراغ دارید که بر اساس عدالت و آزادی روی کار آمده و بر صراط انسانیت و عدالت برآمده باشد ؟
تصور کنید اگر دنیا را فلاسفه و انسانهای حکیم و خردمندی که جز به سعادت انسان اندیشه نمی کنند اداره میکردند اوضاع چگونه میشد!
آیا انسان تا این میزان اسیر خشم و شهوت خویش بود !
آیا در جهان اینهمه انسان بیگناه سلاخی و منابع لایزال بجای ریشه کنی فقر و جهل صرف نوع کشی و تخریب و انهدام سرمایه و فرصت و ظرفیت ها میگردید!
چرا فلاسفه به میدان نیامدند و خود را نامزد حکمرانی نکردند
آیا فلاسفه خود را به مردم معرفی نکردند و یا مردم ایشان رابر نگزیدند؟
روشن است که فلاسفه هم همانند پیامبران خریدارانی برای خود نیافتند و جامعه را تشنه اندیشه عدل گسترانه ندیدند !
گاهی انسان تصور می کند که هنوز جنگ موسی و فرعون وجود دارد و نوح ها در میان مردم مظلومانه ناامید میشوند و...چه میشود کرد وقتی انتخاب مردم چیز دیگریست !
مردم اگر قرار بود از عقلانیت و خرد خویش در این انتخابات استفاده کنند اوضاع چنین نبوده است که هست !
این وضعیت در همه انتخابات مردم با شدت و ضعف وجود دارد ، از انتخاب یک حاکم و رئیس برای کشور تا یک مدیر و رئیس برای اداره و سازمان !
هنوز هم غلبه بر انتخاب غلط و ستم پذیرانه است؛
گویی انسان با همه آسیب ها و چوب درفش های که در طول تاریخ خورده است باز هم بر عادت روش پیشین و پیشینیان خویش است انتخاب غلط!
این وضعیت ضمن اینکه ستم پذیری را گسترش داده این جرئت را پدید آورده تا هر نالایقی را بر مردم بگمارند و هر از راه رسیده ای را بر ایشان حاکم کنند
گاهی فکر می کنم زمان زیادی می برد تا مردم از راه رفته خود برگردند و از فرصت و ظرفیت انتخاب خود استفاده کنند و ظلم و ستم پذیری را پایان دهند
وقتی در زمینه ریاست ها و حکومت های مبتنی بر انتخاب فکر میکنیم و روایات و وعظ های حکیمانه را می بینیم به حاکمی می رسم که خادم و خدمتگزار یک مجموعه است
اما آیا در واقع چنین هست !
یعنی همه این افرادی که برای تصاحب پست و قدرت از سرو کول یکدیگر و مردم بالا می روند و الاف والوف در مسیر رسیدن به موقعیت ها می خرج می کنند تشنه خدمنتد ؟
Ehsan Kh, [14.06.24 07:56]
یعنی میشود این واقعیت را باور کرد و این رقابت جانانه را ستود !
اما خادم به قاعده بعد از پایان دوره خدمت لاغر ، فرتوت و کم توان اقتصادی و ...میشود ! آیا اینان نیز چنین وضعیتی پیدا می کنند !
اما چگونه است که برخی از این خادمان فربه تر و چاق تر میشوند و بحدی از تبختر و غرور میرسند که خدا را العیاذ بالله بنده نمیشوند
و...
نظر دادن
از پر شدن تمامی موارد الزامی ستارهدار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.