اخبار برگریده
پنج شنبه, 13 ارديبهشت 1403 23:31

چهارشنبه, 19 مهر 1402 ساعت 08:01
  • .

وجه تسمیه سه آبادی به نام « قاضی» در منطقه بجنورد.

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

دکتر حسن ستایش در مقاله ای به وجه تسمیه سه آبادی به نام « قاضی» در منطقه بجنورد پرداخته است.

به گزارش نسیم امروز، متن کامل این مقاله به این شرح است:

در منطقه بجنورد سه آبادی همنام وجود دارد که به قاضی موسوم هستند : یکی قاضی سملقان واقع در 66 کیلومتری بجنورد است که در سال 1383 در تقسیمات کشوری جدید تبدیل به شهر گردید . دومی قاضی بجنورد است که در 36 کیلومتری شرق این شهر واقع است و سومی به قاضی گیفان مشهور است که در 79 کیلومتری شمال بجنورد قرار دارد. دو روستای اخیر از توابع دهستان گرمخان هستند. مختصات جغرافیایی این سه روستا به ترتیب عبارتند از :

شهر قاضی با طول جغرافیایی "74 و ˚56 و عرض جغرافیایی "49 و ˚37 در ارتفاع 840 متری از سطح دریا

قاضی گرمخان با طول جغرافیایی "33 و ˚57 و عرض جغرافیایی "29 و ˚37 در ارتفاع 980 متری از سطح دریا

قاضی گیفان با طول جغرافیایی "19 و ˚57 و عرض جغرافیایی "51 و ˚37 در ارتفاع 980 متری از سطح دریا .

چنانکه ملاحظه می کنید نام هر سه آبادی فوق به صورت « قاضی » نوشته می شود و در فرهنگ جغرافیایی ایران نیز با املاء فوق ثبت شده است. به همین دلیل در مورد وجه تسمیه قاضی در کتاب فرهنگ آبادی‌های خراسان شمالی آمده است : این آبادی به دلیل وجود شخصی در گذشته به عنوان معتمد و قاضی بین مردم به این نام مشهور شده است.

ولی تاریخ نشان می دهد که در جوامع روستایی روزگاری که به صورت ملوک الطوایفی اداره می شدند همه طوایف ، قبایل و روستاها دارای ریش سفیدی بودند که تصمیم یا داوری در مورد اختلافات حقوقی بین اهالی منطقه اعم از مسائل خانوادگی ، ملکی ، ورثه ای و حتی درگیری و قتل را به عهده داشته است . در چنین شرایطی دیگر جایی برای قضاوت مقامی به عنوان قاضی باقی نمی ماند. وانگهی آن روزها تشکیلات دولتی و ضابط قضایی و امنیه و غیره مانند امروز آنقدر نبود که بتواند اقصا نقاط این منطقه را تحت پوشش قرار دهد و اجرای احکام این قضات را تضمین نماید. زیرا شاه با این امور کاری نداشت؛ جز اینکه در آبادیها و بلاد تحت سلطه خود حاکمانی برای گرفتن مالیات و خراج می گماشت تا مایحتاج لشکریان و درباریان را تأمین نماید؛ نه اینکه فردی را برای خدمت رسانی به رعایا یا رفع اختلاف بین آنها مأمور کند ؛ مگر پادشاهانی که به عدالت مشهور بودند مانند خلفای عباسی ؛ آن هم به ندرت برای شهرهای بزرگی مانند بخارا و بلخ . به علاوه، کسی که به این سمت منصوب می شد حتماً باید شیخ الاسلام بوده و شرایط عدالت و علم و تقوا و زهد داشته باشد ( تاریخ سلاجقه ص 90 و سیرالملوک ص 53) که انتخاب یک قاضی را با این شرایط دشوار می نمود .

لذا چنانکه گفتیم در روستاهای دوردست رفع اختلافات داخلی بین رعایا به آن جا نمی رسید که قاضی منصوب از طرف شاه رسیدگی نماید. البته گاهی در شرایط حاد معمولاً رفع ظلم اقویا از مردم توسط «کلانتر « انجام می گرفت ( فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج2، ص 697) . اما به طور کلی می توان گفت مقامی به عنوان قاضی به معنای مصطلح امروزی در جوامع روستایی قدیم چندان به چشم نمی خورد تا به دلیل اهمیتی که امر قضاوت دارد نام قاضی را روی آبادی ای که وی در آن سکونت دارد بگذارند .

با مراجعه به کتابهای تاریخی می بینیم این جاینام ربطی به موضوع قضاوت ندارد. مثلاً در مرآه البلدان، قاضی سملقان که اکنون به شهر تبدیل شده است به صورت «غازی» آمده است. غازی ( با حروف "غ" و " ز" ) یعنی شرکت کننده در غزوه یا جنگ با کفار و دشمنان دین در صدر اسلام ؛ و در وجه تسمیه آن می گویند مردم این آبادی برای یاری رساندن به لشکریان صدر اسلام در غزوات پیامبر(ص) شرکت می کردند و به همین دلیل نام آن را غازی نهاده اند .

چنین پدیده تاریخی نه برای قاضی سملقان و نه برای دو آبادی همنام دیگر در تاریخ به چشم نمی خورد. ولی کلمه «غازی» بعدها به معنای جنگاور لقب افتخار آمیزی برای امرا و فرمانروایانی گردید که از چنین ویژگی ای برخوردار بوده اند (فرهنگ توصیفی تاریخ ایران ج4) . مثلاً تیمور گورکانی خود را غازی می دانست و کتاب سعادت نامه یا روزنامه غزوات هندوستان مربوط به اوست . همچنین سلطان محمود غزنوی نیز خود را سلطان غازی بن سبکتکین معرفی می کرد و مورخان جنگهای وی را مَغازی یا غزوات ( جمع غزوه ) می نامیدند. لقب گذاری با واژه غازی همچنان در طول تاریخ ادامه پیدا کرد تا بدانجا که مصطفی کمال پاشا معروف به آتاترک نیز خود را غازی می خواند.

ادامه وجه تسمیه قاضی

در حقیقت از یک مرحله به بعد، در تاریخ کم کم بار دینی از واژه «غازی» زدوده شد و این نام به سربازان جنگجو به معنای اعم کلمه اطلاق گردید و بدین معنا غازیگری به عنوان شغل پردرآمد جنگی مورد توجه برخی مردمان قرار گرفت.

شواهدی در دست است که در دوره سامانیان دسته هایی از غازیان در ماوراء النهر و خراسان بودند که به عنوان سرباز به امید به دست آوردن غنیمت در غزوه ها شرکت می کردند ( فرهنگ جامع تاریخ ایران ج 2، ص 618)؛ یعنی جنگاوری و غازیگری را پیشه خود ساخته بودند؛ پیشه ای که از زمان شاه طهماسب اول رونق بیشتری گرفت ؛ و به دلیل شهرتی که این افراد داشتند هر آبادی که در آن زندگی می کردند به غازی شناخته می شد.

با این معنا از غازی، آبادی ها به دو صورت در طول تاریخ نام غازی گرفته اند : یکی بر مبنای طایفه ای به نام غازی که بنیان گذار آن آبادی بودند ( جهانگشای نادری،ص702) و دیگری بر مبنای وجود مدفن غازی یا غازیان در آن محل ( تحفه الفقرا ، ص 63).

بر مبنای اول، برخی در مورد وجه تسمیه قاضی گیفان با استناد به قول بزرگان و کهنسالان می گویند: بنیان روستای قاضی در اوایل دهه 1270 ه ش با کوچ چند خانواده از طایفه غازی در گیفان و اسکان دائم آنها در این محل گذارده شد. لذا وجه تسمیه اش به غازی این است که طایفه مذکور از جنگجویانی بودند که همواره در دهانه دربند قاضی اسقرار داشتند تا مراقب آمد و شد راهزنان و یاغیان باشند( مسین دژ، ص 305) .

با وجه نامگذاری دوم گفته می شود که در مقطعی از تاریخ به صراحت از گرمخان و سملقان به عنوان قراولخانه یاد شده و آن در زمان حکومت غازان خان ، هفتمین ایلخان مغول بود که برادرش سلطان محمد خدابنده یا اولجایتو حکومت خراسان را به عهده داشت ( مغولان و حکومت ایلخانی در ایران ص 228) و امیر نورین حاکم سملقان و چرمغان بود( تاریخ مبارک غازانی، ص 36). غازان خان در سال 691 ه ق برای سرکوبی وی که علیه شاه طغیان کرده بود، لشکریانش را بدان جانب بسیج کرد . در این مسیر بود که غازیان عساکر دستور دادند در چرمغان (گرمخان فعلی) و سملقان اردو زدند و در آن نقاط قراولخانه هایی ساختند . طبق جغرافیای تاریخی، از آن قراولخانه ها اکنون یک آبادی در گرمخان و یک آبادی در سملقان باقی مانده است. دلیل این مدعا در صفحه 20 تاریخ مبارک غازانی آمده است :

« چون رایات همایون نزدیک جاجرم ... رسید به کالپوش توقف کرد... و تا حدود صمغان (سملقان ) و جرمقان (گرمخان ) جماعت قراولان بنشاند .»

این قراولان و دیده بانان که در اطراف شهرها و جاده ها به مراقبت می پرداختند از غازیان بودند که در همان اماکن مدفون شده اند و به همین دلیل نام آبادی های مذکور در مناطق سملقان و گرمخان (بجنورد) را غازی نهاده اند.

لذا بنا به دلایلی که گفته شد قاضی به معنای قضاوت کننده و داور در نامگذاری این روستاها مدخلیت نداشته است. همچنین قراین تاریخی نشان نمی دهد که مردم این منطقه برای یاری رساندن به سپاهیان صدر اسلام آن هم در معیت پیامبر اکرم (ص) در شبه جزیره عربستان به مصاف کفار رفته باشند . ولی غازی به معنای جنگجو که این کار را پیشه خود قرار داده است می تواند وجه تسمیه شهر قاضی و روستاهای همنام آن در منطقه بجنورد باشد. از نظر زبانشناسی نیز باید گفت تبدیل واژه «غازی» به « قاضی» به علت تشابه لفظی آنهاست که زمینه این تحریف واژگانی را فراهم نموده است.

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.


عناوین روزنامه‌های امروز




یادداشت؛ مقاله

گزارش تصویری









بامی1

بامی2




  • این تابستون برنامه هات جایزه داره