انتخاب وزیر آموزش و پرورش
دکترمحمد ابراهیم محمدی
قاعده این است که وزرای بخشهای مختلف را رئیس جمهور محترم از میان فعالان ستادهای خود انتخاب و یا پس از بررسی کسانی که قرابت فکری و برنامه ای با ایشان دارند به مجلس معرفی می نمایند و شاید با کمک نخبگان و دلسوزان جامعه در پی افرادی میشوند که توان تحول آفرینی و تغییر به نفع مردم و نظام را دارند و بارقه های امید را در کلیت جامعه ایجاد میکنند و...
به هر تقدیر آنچه مهم است، انتخاب درست و بجای کسانی است که شایستگی های لازم را از جهت توان ، تجربه و دانش داشته باشند
در این میان انتخاب وزیر آموزش و پرورش اهمیت خاصی دارد ؛ وزارتخانه ای که به دلیل دامنه ارتباط ، تعامل و تاثیر گذاری در بخشها و حوزه های مختلف و مهمتر از همه ماموریت مهم، حساس ، ظریف و بی نظیر تربیت نسل، از جایگاه ویژه تری برخوردار است
اما واقعیت های میدان ؛ غالبا حکایت خوبی از دقت و ظرافت در انتخاب سکان دار این مجموعه بزرگ تربیت نسل نداشته است ؛
تغییر و جابجایی ۱۷ وزیر در بیست سال گذشته نشان از کم انگاری ، کم مهری و بی دقتی در انتخاب سکان دار این ابر وزارتخانه داشته است
با این فرمانی که روسای محترم جمهوری در ارتباط با انتخاب و انتصاب وزیر آموزش و پرورش می روند ؛ چند سال آینده سینه دیوار اتاق وزیر هم جوابگوی این حجم از تصاویر نخواهد بود! هرچند قضیه به تبع در بخش های میانی نیز بهتر از این نیست!
بی مناسبت ندیدم بعنوان یک کارشناس ؛ ضمن تبریک به ریاست محترم جمهوری جناب دکتر مسعود پزشکیان در ارتباط با انتخاب وزیر آموزش و پرورش ملاحظاتی چند داشته باشم :
نخست : بهتر است وزیر آموزش و پرورش از بدنه و از میان معلمان با تجربه باشد ؛ چرا که انتخاب کسی که تجربه و اندوخته عملی نداشته باشد ، از منابع و ظرفیت های داخلی اطلاع کافی ندارد و مسایل را آنگونه که باید خوب نمی شناسند؛ و تسلط و اشراف زمان و فرصت های زیادی را از ایشان میگیرد
دوم: باید وزیر آینده ضمن تجربه ، توان و دانش؛ از مقبولیت جمعی و محبوبیت طیفی درون خانواده آموزش و پرورش برخوردار باشد
بی توجهی به این شاخص ها، نوعی کم لطفی به فرهنگیان و مدیران و معلمان کشور خواهد بود .
نهاد تعلیم و تربیت که سالها تامین کننده نیازهای مدیریتی بخشها و نهادهای کلیدی مختلف کشور بوده است ،چگونه میشود از تامین نیاز حیاتی خود ناتوان باشد !
در این نهاد مقدس انسانهای فرهیخته ، اندیشمند و درد آشنای زیادی هستند که در میان قاطبه جامعه معلمان ؛ از کرامت ، حرمت و محبوبیت اخلاقی و مقبولیت علمی و مدیریتی قابل توجهی برخوردارند
این کم مهری است که با وجود اینهمه منابع سرشار مدیریتی باز هم در تامین نیازهای مدیریتی نگاه به بیرون این دستگاه عظیم انسانی باشد
سوم: باید وزیر آینده از مدیریت ،اقتصاد ، توسعه و پیشرفت آموزش و پرورش بهره ،فهم ، دریافت و تحلیل قابل اعتنایی داشته باشد
وزیر بی اطلاع از اقتصاد آموزش و پرورش نمی تواند معیشت معلمان و امور رفاهی فرهنگیان را بفهمد و چاره کند
آموزش و پرورش سرشار از منابع خواب و ظرفیت های اقتصادی مولد است ،باید وزیر توان استفاده درست از این منابع را برای توسعه ظرفیت ها داشته باشد
وزیر ناآگاه از سرمایه انسانی مجموعه خود ؛ نگاهش به بیرون و مجموعه های نامانوس و ناآشنا با نظام ، فرهنگ و اقتضائات آموزش و پرورش خواهد بود
چهارم : مدیریت یک دانش و حداقل زیسته تجربی مقبول است ؛ کسی که در قامت و قواره مدیریت وزارتی با بیش از یک میلیون پرسنل فهیم ، فرهیخته و دانشی نیست و نمی داند ۱۷ میلیون دانش آموز یعنی نصف بیشتر جمعیت ایران و ۱۲۰۰۰۰ هزار مدرسه یعنی ۱۲۰۰۰۰ هزار اداره در قواره ادارات سایر وزارتخانه ها و.... نمی تواند نامزد کارآمد این دستگاه عظیم باشد!
حقیقت این است که وزیر وزارتی چون آموزش و پرورش، مسئولیتی سخت ، سنگین و مرد افکن است
توقع میرود ریاست عالیه جمهوری عنصر ناآشنا ، بی تجربه و ناپخته را برای وزارت این دستگاه انتخاب ننمایند !
اگر وزیر منتخب آموزش و پرورش یک سر و گردنی از دیگر وزرای کابینه بالاتر نباشد، انتخاب خوبی نشده است
چقدر شایسته است ریاست محترم جمهوری وزیر آموزش و پرورش را در قواره معاونین و بالاتر کابینه دولت خود تکریم و جایگاه داد !
ناگفته پیداست؛ هر چقدر وزن و شأن وزیر آموزش و پرورش در کابینه و ساختار دولت بالاتر باشد ریاست محترم جمهوری از یک پشتوانه برتر و بالاتری به لحاظ سرمایه اجتماعی و عمومی برخوردار خواهد بود]
پنجم: تردیدی نیست که وزیر آموزش و پرورش بیش از هر چیز، یک وزیر تربیتی و متکفل تربیت نسل است؛ پیداست اگر مدیر ارشد این دستگاه تربیتی در کنار سایر شایستگی های عمومی از شایستگی فرهنگی و عاطفی برخوردار نباشد ؛ وزارت ، وزیر موفقی بخود نخواهد دید
وزیر آموزش و پرورش باید یک شخصیت ممتاز فرهنگی ، تربیتی و عاطفی باشد؛ چهره ای که بتواند بعنوان الگوی اخلاقی و اجتماعی در مجموعه خود تحول آفرینی کند و در مدارس و مجموعه های بیرونی و بین بخشی؛ ظرفیت های تربیتی و آموزشی را ارتقا بخشد
وزیری برخوردار از محبوبیت و مقبولیت جمعی و به دیگر سخن عنصر فرهنگی و عاطفی ، هیچ وقت پایش به استیضاح باز نشده و هیچ صدای اعتراضی از این مجموعه شنیده نمیشود.
وزیر محترمی که مرکب ابلاغش خشک نشده؛ زمزمه استیضاحش رسانه ای میشود دلیل براین است که چنین وزیری در مجموعه خود پذیرش و پایگاه مناسبی ندارد!
وزیری که در مجموعه خود و بخصوص در میان مدیران آن پایگاه مناسبی نداشته باشد؛ دور از انتظار نیست که کارش به استیضاح مجلس نرسد !
مگر مدیران و کارشناسان با لابی ، پیگیری ، توضیح و اعتراض میگذارند ؛ مجلس تعرضی به مقام ارشد دستگاه داشته باشد و یا زمینه ها را برای ورود و مداخله باز نماید!
اما چرا کسی از مدیران و کارشناسان در گاه استیضاح و سوال پشت وزیر نیست!
پیداست که کم انگاری شاخص های چون شایستگی های فرهنگی و عاطفی در کنار سایر شایستگی ها موجب میشود تا بخشی از مجموعه؛ وزیر را از خود ندانند و این تفکر وقتی در انتصابات وزیر پر رنگ ترمیشود که دوگانه های از ما و مخالف ما، در مجموعه شکل بگیرد و سیستم ، راه نیفتاده قفل شود !
وزیر و معاونین منصوب ایشان وقتی با این نگاه و ذهنیت سوار بر کار میشوند؛ عملا بخشی از ظرفیت مجموعه را نمی بینند و منتقدان خود را مخالف تلقی و توهم ناهمراهی پیدا می کنند
وزیر و معاونین که برخوردار از شایستگی های فرهنگی و عاطفی باشند از همه ظرفیت ها و توان و تجربه برای بهبود و توسعه استفاده می کنند
و معیار را در استفاده از ظرفیت های انسانی ؛ دلسوزی ، کارآمدی و باور به اصول و مبانی انقلاب می دانند
ششم: وزیری که منصوب میشود باید از صفر تا صد اختیارات خود استفاده کند ؛ وزرای در سایه و حلقه های نامرئ و غیر رسمی که وزیر در تصمیمات انها دخل و تصرفی ندارد مانع از این میشود تا وزیر تیم پاسخگو و همراهی را برای تمشیت بهتر امور درست بچیند
وزیری که اختیارات کافی و کامل نداشته باشد و لازم باشد از حلقه و شورایی دستور بگیرد ؛ وزیر موفق و پاسخگو نخواهد بود
وزیر باید این اختیار را داشته باشد تا از معاونین و مدیرانی که هرکدام در قواره وزیر هستند استفاده و امورات را با طیب خاطر برایشان تفویض نماید .
هفتم : وزیر آموزش و پرورش و همه کسانیکه قرار است در این دستگاه پست و مسوولیت بگیرند باید شأن و شخصیت فراخطی و جریانی داشته باشند
گرایشات سیاسی و حزبی وزیر و منصوبین ایشان باید پس از قبول مسئولیت رنگ تربیتی و فرهنگی بگیرد تا همه کسانیکه دل در گروه آموزش و پرورش دارند ؛ فرصت و مجال خدمت خادمانه پیدا نمایند
مرزبندی ها و حریم سازیهای کاذب نه تنها کمکی به توسعه کار در این نهاد نمی کند بلکه ذهنیت ها را افزون و بهانه ها را برای توقف و درماندگی و عقده گشایی فراهم می سازد
در میان نیروهای انقلاب کم نیستند کسانیکه برغم تعلق جریانی و خطی، وزن فرهنگی و اجتماعی خود را در زیر پرچم نظام ، امام ، رهبری و انقلاب به شایستگی حفظ کرده اند
به قاعده انتظار این است که در این دستگاه و دستگاه های دیگر نظام انتصابات بدور از سیاسی کاری و انگ های کاذب همراه باشد
نظر دادن
از پر شدن تمامی موارد الزامی ستارهدار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.