جذب معلم در تقاطع تناقض !
دکتر محمد ابراهیم محمدی
من نمی گویم در «تربیت معلم» الگوی تربیت معلم فرانسه و فنلاند را پیاده کنیم و همانند فرانسه با وجود انتخاب و گزینش سخت همه ساله احراز صلاحیت معلمی را شرط ادامه فعالیت بدانیم و یا جذب معلمان را همانند کره جنوبی در قالب نظام سخت انتخاب و گزینش قرار دهیم بلکه می گویم حد اقل از تجربه نظام جذب و آموزش پرستاری کشورمان در ارتباط با تربیت معلم استفاده کنیم !
از زمانی که دانشسراها و تربیت معلم ها تبدیل به دانشگاه فرهنگیان شد ند، نظام تربیت معلم و مهم تر از همه احراز وتقویت شایستگی ها به تاریخ سپرده شد.
امروز کسی در بیماری حاکم بر جذب و تربیت معلم تردید ندارد بخصوص اتفاقات اخیری که به دلیل نابلدی و غفلت مسئولین وقت کلاسهای مدارس تا ماه ها بعد از شروع سال تحصیلی یا معلم نداشتند و یا برای اینکه لا پوشانی شود محکوم به انکار موضوع شدند و بد تر از همه رخصت برای ورود هر از راه رسیده فراهم ساختند تا بعنوان معلم عهده دار تربیت نسلی از جنس آنچه سند تحول میخواهد شوند !
دور نباشد اگر بگوییم با این شکل از تعلل و تردید بیم این میرود که رویداد دانش آموزان دهه هشتادی چند باره تکرار شود و آش نابلدی و بی تدبیری لبریز گردد !
بی آنکه ضرورتی برای بازکاوی این حادثه باشد بهتر است کارگزاران امر برای مدیریت بهتر این ماموریت و ترمیم وضعیت ؛ به سیستم جذب پرستار نظام پزشگی نگاهی بیندازند و سپس با اقتباس از آن وضعیت جاری را در دانشگاه فرهنگیان مقایسه کنند
در گرایش پرستاری دانشگاه های تاپ و شاخصی چون شهید بهشتی وتهران و.. دانشجو بعد از سال اول و در نیمه های سال دوم در کنار درس بعنوان کارآموزی به بیمارستانها معرفی میشود و تحت نظارت سوپر وایزر و پزشک دو سال رایگان کار ورزی می کند و بعداز پایان کارآموزی نیز دوسال را بدون هیچ تعهد استخدامی به فعالیت در بیمارستانهای منتخب به خدمات جدی در قالب طرح کاد اقدام می کند
پرستاران پس از خدمات رایگان کارورزی و طرح کاد دوساله ای که تعهدی برای بکار گیری آنها نیست مدرک تحصیلی می گیرند
اما معلمان ضمن اینکه با کمترین معدل و گرایش جذب دانشگاه فرهنگیان میشوند از سال اول هم حقوق می گیرند و هم سنوات تعلق میگرند و در نتیجه در سن ۴۵ سالگی باز نشسته میشوند این در حالی است که در سالهای اخیر بدلیل نبود معلم ناچار به استخدام پیر معلمان ۴۰ ساله شدیم تا کلاسهای ما معلمان ۷۰ ساله را نیز تجربه کند با این تفاوت که پرستار متولی بیماران جسمانی و معلم متولی تربیت نسل آینده ساز است
؛ برای پرستار احراز صلاحیت هست و با کلی ملاحظه و آزمون وکارامدی جذب میشود اما معلم بدور از این فیلتر ها واحراز شرایطو شایستگی ها است !
آیا انتظار داریم با این اوضاع چرخهای توسعه کشور بچرخد ؟ و مدرسه کانون توسعه و خاستگاه تحول و تغییر و آینده اندیشی شود !
واقعیت این است که در سالهای اخیر انفعال نابخشودنی را در جذب و بکار گیری معلم نشان دادیم و شایستگی ها را در زمینه دانش،تعهد ،تخصص ،مهارت و توانایی و... زیر پا گذاشتیم
آیا انتظار داریم با این سیستم جذب و تربیت معلم کشور دانش آموزان آینده سازی تربیت شود !
یا انتظار داریم دانش آموزان و خانواده ها به معلمانی که از بد حادثه و ناداری و ناچاری معلم شدند بعنوان الگوی راستی و درستی دانش واندیشه بنگرند !
نظر دادن
از پر شدن تمامی موارد الزامی ستارهدار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.