چاپ کردن این صفحه .
دوشنبه, 17 تیر 1404 ساعت 07:03
  • .

بهترین مدرسه، نزدیک‌ترین مدرسه نیست!

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

دکتر محمدابراهیم محمدی در یادداشتی نوشت: این روزها که فصل مدارس به پایان رسیده و کارنامه‌ها به دست خانواده‌ها افتاده، همگان در تکاپوی ثبت‌نام در «بهترین مدرسه» هستند.

به گزارش نسیم امروز، در این یادداشت آمده است:

این روزها که فصل مدارس به پایان رسیده و کارنامه‌ها به دست خانواده‌ها افتاده، همگان در تکاپوی ثبت‌نام در «بهترین مدرسه» هستند. بسیاری از خویشان و دوستان به من مراجعه می‌کنند و یا با تماس‌های مکرر، راهنمایی می‌خواهند تا برای ثبت‌نام در مدارسی که عمدتاً دور از محله‌ی زندگی‌شان است تدبیری کنم . برخی خانواده‌ها نیز با ترفندهای گوناگون، محدودیت‌های ثبت‌نام در مدارس باکیفیت را دور می‌زنند و مدارس دورتر را هدف می‌گیرند و غالباً موفق می‌شوند.

پیش‌تر در یادداشتی نوشته بودم: «چرا بهترین مدرسه، نزدیک‌ترین مدرسه است؟» اما امروز متاسفانه با اطمینانی بیشتر می‌نویسم: «بهترین مدرسه، نزدیک‌ترین مدرسه *نیست*!»

این «چرایی» را نه‌تنها کارشناسان آموزش‌وپرورش، که خانواده‌ها نیز به‌خوبی درک کرده‌اند و باور دارند که دیگر مدرسه‌ی خوب، لزوماً نزدیک‌ترین مدرسه نیست.

سوگمندانه رفتار برخی از مدیران و دست‌اندرکاران آموزش‌وپرورش – که می‌بایست در مسیر عدالت آموزشی و تقویت مدارس دولتیِ محلّی گام بردارند – به‌جای بهبود، به تخریب این مدارس انجامیده است. همین امر موجب شده مردم نیز، به تَبَعِ مسئولان، به مدارس دولتیِ محله بی‌اعتنایی کنند و با صرف هزینه‌های مادی و معنوی سنگین، به مدارس دورتر و به‌ظاهر بهتر بیندیشند.

مدرسه‌ای که دانش‌آموز معصوم، ساعتها در سرویس های بی‌روح محبوس می‌شود، دود و آلودگی را می‌بلعد و خسته به خانه بازمی‌گردد، تنها برای تحقق آرزوی پدر و مادر در رفتن به «مدرسه‌ی برتر» چنین مدرسه‌ای هرگز با عدالت آموزشی و اهداف تربیتی سازگار نیست.

برخی از مدیران آموزش‌وپرورش به‌جای اصلاح این «ذائقه‌ی کاذب»، بر آتش آن دمیدند و با اقداماتی مانند توجه افراطی به آموزش ، این اشتباه را نهادینه کردند؛ تا جایی که مردم امروز از مدرسه، جز نمره‌ی ریاضی و علوم، توقعِ تربیتی ندارند.

اکنون نیز با گماردن برخی مدیران ضعیف و بی‌تجربه و معلمان کم‌انگیزه، مدارس دولتی محله‌ها را به مراکزی بی‌روح تبدیل کرده‌ایم و مردم را ناگزیر ساخته‌ایم تا با پرداخت پول یا توسل به برخی ملاحظات، سرمایه‌ی زندگی خود را از مدارس نزدیکِ ضعیف بگیرند و در مدارس دورِ قوی هزینه کنند.

ما در سنوات گذشته در انتخاب مدیران شایسته و اجرای سیاست‌های آموزشی، سستی کردیم؛ مدیران توانا و باتجربه را کنار زدیم و با انتصاب مدیران ناکارآمد، مدارس را با دست خود تضعیف و تخریب نمودیم.

همان سیاست غلط که به تولد «مدارس طبقاتی» انجامید و جامعه را به «دارا» و «ندار» تقسیم کرد، امروز نیز خانواده‌ها را در دل‌مشغولیِ همیشگیِ «مدرسه‌ی ضعیفِ نزدیک یا مدرسه‌ی خوبِ دور» گرفتار کرده است.

این واقعیت تلخ – که بی‌تردید زاده‌ی مدیریت نادرست آموزش‌وپرورش است – به لیست نگرانی‌های همیشگی مردم افزوده شده؛ تا جایی که وقتی فرزندی دوره‌ی دانش‌آموزی را به پایان می‌رساند، والدین از عمق جان آهی می‌کشند: «الحمدالله که این دغدغه هم از لیستمان کم شد!»

من در جایگاه مشاور خانواده، وقتی از برخی پدران و مادران درباره علت تک‌فرزندی یا بی‌فرزندی می‌پرسم، نخستین پاسخشان هزینه‌های کمرشکن تحصیلی و ناتوانی سیستم تربیتی مدارس است. دلیلی که هرگز جدی گرفته نشده!.

اگر جای وزیر بودم:

با ارتقای شاخص‌های آموزشی، انتصاب مدیران شایسته، توزیع عادلانه‌ی معلمان توانمند، و آموزش کیفی، کابوس ثبت‌نام را برای همیشه از بین می‌بردم.

چون باور دارم با تمرکز بر احیای مدارس موجود و ارتقای کیفی آن‌ها، می‌توان تقریباً همه مدارس را به مراکزی پویا و اثرگذار تبدیل کرد و دغدغه‌ها را ریشه‌کن نمود.

می‌توان با تدبیر، مدرسه‌ها را به مدیرانی شایسته، علاقه‌مند، کاربلد و با برنامه‌سپرد و با حمایت از آن‌ها، مدارس را از دوقطبیِ «خوب و بد» نجات داد.

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn