چاپ کردن این صفحه .
چهارشنبه, 10 فروردين 1401 ساعت 10:26

آموزشگاه «جوار» قبرستان!

این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

دکتر محمد ابراهیم محمدی

در روزگار کودکی و حتی نوجوانی از قبر و قبرستان می ترسیدم

با دیدن تابوت خالی خوف وهراس داشتم وچند روز بساط خوشی های کودکانه ام با دیدن مرده در غسالخانه یا دفن وکفن کنار قبرستان مختل میشد وکابوس می دیدم اما

دیروز که از کنار جاده بیابانی نوده واز کنار قبرستان دور از آبادی می‌گذشتم با مجتمع آموزشی شبانه روزی مواجه شدم که دیوار به دیوار قبرستان ودر بیابان مخوف سربلند کرده است

باخودم گفتم کاش مهندسین ودست اندرکاران این بنای آموزشی را می دیدم ومی پرسیدم اگر زمان به گذشته بر گردد حاضرید در این مدرسه بیابانی ودر مجاورت قبرستان مخوف روستا شب را به روز برسانید ودرس امید واینده‌ فرا بگیرید ودرس بخوانید! ؟

آیا صدای شیون های همراهان میت و هر غروب گورستان که به اندوه و غم آلوده است آرامش کودکانه شما را نمی خلید!

آیا حاضرید دنیای کودکی و نوجوانی فرزندان دلبند خودتان را با این مجتمع شبانه روزی که به خانه ارواح می ماند گره بزنید؟

آیا جای در این درالندشت در کنار ودل آبادی مکانی نبود تا مدرسه ای ساخته شود وروان وروح بچه های مردم بجای آسیب؛ التیام بیابد وارامش یابد ؟

آیا تصور کردید سرپرست شبانه روزی با دانش آموزان خردسالی که به قاعده سن؛ از سایه ،شب وتاریکی می ترسند چگونه شب را در این مخوف کده دور از آبادی صبح می کنند !

آیا خودتان با فرزندان دردانه یک شب را در این آموزشگاه گذراندید تا درد این طفلکان معصوم را دریابید ؟

آیا این سرمایه هنگفت را نمیشد با همفکری ومشورت نخبگان در فضایی ارام ، مکانی امن ومحیطی شاد وبا نشاط هزینه بکنید ؟

شوربختانه ما از این دست کارهای غلط اما به ظاهر خوب در کشور زیاد داریم

وقتی معاون تربیتی و سلامت آموزش و پرورش استان خراسان رضوی بودم به مدرسه شبانه روزی رفتم که با هزینه چند میلیاردی به دلیل جانمایی غلط؛ تغییر کار بری داده واصطبل احشام شده بود!

آیا آینده این سرمایه ملی چیزی بهتر از این خواهد بود!

Submit to FacebookSubmit to Google PlusSubmit to StumbleuponSubmit to TechnoratiSubmit to TwitterSubmit to LinkedIn