به گزارش نسیم امروز متن کامل این دستنوشته به این شرح است:

برای بهبود وسرعت کار رمزینه، با مدیران دفاتر تألیف جلسات زیاد حضوری و مجازی داشتم.

دفاتر تألیف نظری وفنی وحرفه ای قرابت وپیوستگی زیادی با دفتر انتشارات وفناوری دارند.

بخش زیادی از بسته آموزشی این دو دفتر در دفتر انتشارات وفناوری تولید، سفارش ،نظارت وارزیابی فنی وهنری می شود.

احساس کردم در طرح رمزینه کتابهای درسی، لازم است با دو دفتر همفکری و همکاری پیوسته داشته باشم تا طرح رمزینه سرانجام خوبی بیابد.

دفاتر، مفاهیم مورد نیاز را به دفتر ما دادند وما نيز در دفتر بخشی را به عنوان گروه ارتباط با دستگاههای فرابخشی با هدف تأمین محتوا ایجاد کردیم.

با این اقدام توانستیم با بیش از ۸۰ دستگاه ارتباط بگیریم وجلسات مختلفى تشکیل دهیم تا ضمن توجیه و تفاهم از مشارکت آنها استفاده کنیم.

تجربه نهادهايی چون آستان قدس و موزه انقلاب اسلامی در ارائه محتوای مرتبط وتکمیلی می توانست برای سایر ادارات ونهادها نیز قابل تعمیم باشد.

در طول سالهای گذشته مکرر دیده بودم که نهادها وسازمانها برای دیده شدن در کتابهای درسی چه اصرار وانتظاری دارند!

درهمان وقت پاسخ سازمان این بود که کتابهای درسی ظرفیت اینهمه محتوا را ندارد.ویا اینکه کتابهای درسی اگر قرار بر پاسخ به این انتظارات را داشته باشد،

این طرح می توانست پایانی بر این توقع و انتظار برای ايجاد مشارکت باشد.

موقعیت جدید فرصتی بود برای دهها نهاد فرهنگی ،اجتماعی ،خدماتی و... که مخاطب مشترک با ما دارند.

تلاشهای دوستانمان خوب جواب داد و آثار و محتواهای خوبی را راهی دفاتر کرد.

گزارش خوب این تعاملات با نهاد به پیشنهاد معاون وزیر برای وزیر وقت ارسال شد.

نگران این هستم که این اقدام که می تواند از میلیاردها تومان هزینه پیش گیری کند و روابط سازمان را با دهها نهاد دولتی وغیر دولتی تعمیق دهد و فرصت های هم افزایی را بیشتر کند، دچار نگاه های سلیقه ای شده و کنار گذاشته شود!

یکی از عوامل در نگارش این دست یادداشت ها همین است که مدیران بعد بدانند چه طرحها و با چه اهدافی عملیاتی شده وچه بهره مندی هايی داشته است.

عمرهای کوتاه مدیریتی وحرکت پرشتاب نیاز وضرورت بی توجهی به تجربیات گذشته را تحسین نمی کند !