این ایام خوب ویا بد میگذرد اما انچه می ماند دست اورد وتلاشهایی است که به ثمر می نشیند ویا در مسیر ثمر گیری هر چند علی الظاهر ناکام مینماید اما در واقع چراغی میشود برای ادامه راه ویا فرصتی میگردد برای بهره وری از فرصت وتجربه ها.

دور از واقعیت نیست که این دست تجربه نگاری ها گاهی از برخی دوباره کاری ها وازمون وخطاها پیشگیری می کند وانرژی ها وظرفیت هارا برای بهبود بهرمندی فراهم می کند

این دست نوشته ها خود نوعی مستند سازی تجارب مدیریتی است

این نوشته ها وقتی دقیق وبه ظرافت تحلیل شود بسیاری از درسها را فرا روی میگذارد وبسیاری از مدیران میانی وعالی را پخته تر می کند

روزنگارها بسته به صداقت وصمیمیت های خود می تواند محل اتکا واعتماد مدیریت ها در برنامه ریزیها ونوع مناسبات باشد

تصور کنید اگر هرمدیری روز نگار ویاحداقل وقایع هفتگی خود را می نوشت ایا این همه خلا در بانک تجربیات مدیران پیش می امد؟

تفاوت ما بامدیران غربی در این است که ما برای وقایع وتصمیمات تلخ وشیرین خود اهمیتی قایل نمیشویم اما به نشخوار روزنگاریاوقایع های غربی ها که در قالب های بسیار جذاب ورمانتیک نگاشته میشود باولع ودقت بیش از حد مشغول میشویم وچندین رقم ترجمه را در شمارگان بالا ترویج می کنیم!

جالب اینکه این نوشته ها بلافاصله پس از جدا شدن از پست وجایگاه ایشان به بازار می اید وتولید بازتاب وحساسیت می کند!

انچه در این نوشته ها مهم وقابل توجه است سرعت اماده سازی،زبان جذاب ومهم تر از همه صراحت وبی تکلفی است که جدیت واهمیت کار را می رساند. نکته قابل توجه مصونیت سیاسی واجتماعی نگارندگان این دست اثار موثر وسازنده وروشنگرانه است که حد اقل در کشور ما این حوصله وتاب اوری وجود ندارد

من این نوشته ها را با نیت گشودن بابی جدید در مدیریت مسئولیت مدار ، انتقال تجربه ای سازنده به مدیران پس از خود وبا هدف تمرین حرکت در مدار برنامه ، مراقبت در فرایند اجرا وممارست در مسیرتحقق اهداف و...نوشتم

بقاعده این نوشته ها را بدلیل پیشگیری از برخی ذهنیت ها در طول مدیریت منتشر نخواهم گرد

اینک که این نوشته ها در ۷۰ قسمت آماده شده ؛ عقربه مدیریت نگارنده در ۱۸ ماه و۵ روز ایستاده است

این مجموعه برای اشتراک و تنقیح دروبسایت نسیم امروز گذاشته میشود

این نوشته ها حاوی تجربیات وبرداشت ها ونکته نظراتی است که بمناسبت نگارش شده است